نقشه چیست؟ چرا از نقشهها استفاده میکنیم؟ نقشهها در چه جهتی در حال پیشرفت هستند؟ در این نوشته، با دیدگاهی مدرن و نسبتاً تخصصی، نکتههایی را درباره امکاناتی که نقشهها برای افراد فراهم میکنند مطرح میکنم و آینده احتمالی نقشهها را حدس میزنم. (این مقاله برگرفته از سخنرانیای است که در گوگل ارائه کردهام.)
تاریخی ابتدایی و ساده دارد
کلمه «نقشه» (Map) کوتاهشدهی عبارت لاتین قرونوسطایی Mappa mundi است. در این عبارت، mappa به معنی دستمال و mundi به معنی جهان است. معنی لفظی این عبارت «دنیای دستمال» است.
این اصطلاح جالب مواجهه اولیهی بسیاری از ما با نقشه را در برمیگیرد؛ توضیح سادهای که با دست کشیده شده و نشان میدهد مکانی کجای دنیا قرار دارد.
موارد استفاده از نقشه
نقشهها اهداف و کاربردهای مختلفی دارند: ممکن است به افراد کمک کنند به جایی بروند که تا به حال آنجا نبودهاند، در پیدا کردن نشانیها به ما کمک میکنند، به صورت تصویری منطقههای زمین و رابطهی آنها با یکدیگر را نمایش میدهند و بعضی از نقشهها به ما در پیدا کردن گنج کمک میکنند.
نقشههای قدیمی
حاکمان قرن شانزدهم معمولاً در قصرهایشان نقشههایی را به نمایش میگذاشتند تا توان و قدرت شهرها و امپراتوریهایشان را نشان بدهند. نقشههای اولیه معمولاً برای به رخ کشیدن استفاده میشدند و وسعت یک قلمرو یا اندازهی استحکامات را به تصویر میکشیدند. نمونهای که در ادامه میبینید به قرن 13 تعلق دارد، با اسم The Hereford Mappa Mundi شناخته میشود و نقشهی دنیای شناختهشدهی آن زمان است. در مرکز نقشه اورشلیم را و بالای آن صلیب حضرت عیسی را میبینیم.
نقشههای قابلحمل
هرچه رفتهرفته ساختن نقشهها ارزانتر شد و به تولید انبوه رسیدند، افراد بیشتری قادر بودند بفهمند در رابطه با سایر مکانها در جهان فیزیکی، کجای دنیا قرار دارند. این اتفاق بدین معنی بود که میتوانستند جهانشان را بهتر بشناسند و راحتتر در آن جابهجا شوند. قبل از ظهور نقشههای دیجیتال، تنها ابزار پیدا کردن مسیرها نقشههای تاشو و اطلسهای جادهها بودند. یکی از بهترین نمونههای این اطلسها The London A-Z بود.
نقشههای دیجیتال
با داشتن نقشههای دیجیتال توانستیم جهان را نوک انگشتمان داشته باشیم؛ اگرچه اوایل سرعت اینترنت خیلی کم بود. حالا افراد میتوانستند مسیرشان را تعیین کنند و مجموعهای از راهها را برای رسیدن از نقطهی آ به نقطهی ب چاپ کنند.
انقلاب نقطه آبی (Blue Dot)
داشتن تلفن همراهی که GPS روی آن کار گذاشته شده باشد و دارای اینترنت بیسیم و نرمافزاری باشد که نشان میدهد کجا هستیم باعث شد همه ما به عصر مدرن نقشهبرداری وارد شویم. حالا دیگر تصور زندگی بدون نقشههایی که مکان جغرافیایی ما را نشان بدهند دشوار است.
قدرت نقشهها
«نقشهها معجزهی وجود را رمزگذاری میکنند.» نیکولا کرین (Nicholas Crane)، مرکاتور: مردی که از سیاره نقشهبرداری کرد
واقعیت چیست؟
نقشهای که جهان غرب با آن رشد کرد در واقع در سال 1569 طراحی شد تا به عبور و مرور کشتیها به مسیرهای تجاری مناطق استعماری کمک کند. این کار با عنوان «فراتابی مرکاتور» شناخته میشود. این نسخهی اغراقشدهای از تمام نیمکرهی شمالی است. در این تصویر امریکای شمالی و اروپا از امریکای جنوبی و افریقا بزرگترند.
تغییر زاویهی دید
پایین و سمت راست فراتابی گل-پیترز (Gall-Peters) است. این نقشه از نظر مقیاس و جای ناحیههای مختلف زمین دقیق است و اندازه و تناسب قارهها را به درستی نشان میدهد. در بعضی از مدارس از آن استفاده میشد تا جهان را بهتر به دانشآموزان نشان بدهند.
پرسپکتیو مهم است نقشههایی که در مدرسههای چینی وجود دارند چین را در مرکز نقشه قرار میدهند، همان طور که امریکا و اروپا هم جایی را که در آن هستند مرکز قرار میدهند و با این کار این حس را منتقل میکنند که مکان جغرافیایی آنها «مرکز جهان» است.
نقشهها حتی به نابینایان کمک میکنند «ببینند»
در اطلس نابینایان، که حدود سال 1837 منتشر شده، متن و نقشهها با حروف، خطوط و نمادهای قابللمس روی کاغذ سنگین برجسته شدهاند و قارهها، کشورها و مکانهای جهان را نمایش میدهند.
نقشههای معمولی
برای مثال نقشه نیویورک
چند نمونه از نقشههای مرسوم را میبینید که برخی از مسائل اولیه یک مکان را با پرسپکتیو بیشتر و با هدفی خاص نشان میدهد.
چپ: نقشه گوگل. پرسپکتیوی ابتدایی که نقشهای ساده اما چندلایه را در برمیگیرد و خیابانها، نقطههای برجسته، ویژگیهای جغرافیایی و غیره را نشان میدهد. وسط: نقشه مترو. مکانها قدری متفاوت نشان داده شدهاند. فضاهای فیزیکی ساده شدهاند و روی خطوط حملونقل و ایستگاهها تأکید شده است. راست: نقشه حمله جنگ سرد: این نقشه توسط شوروی ساخته شده و نقاطی را که برای حمله یا تخریب مهم هستند نشان میدهد.
صبر کنید. به جز کارتوگرافی قدیمی، چیزهای بسیار دیگری نیز وجود دارند! نمونههای بعدی ماهیت نقشه، نحوه شکلگیری آن، آنچه به نمایش میگذارد، شکل ظاهری آن و احساسی را که برمیانگیزد توسعه میدهند. همه این نمونهها نیویورک را نشان میدهند و من عاشق این هستم که طیف گسترده نحوههای مختلف به نمایش گذاشتن یک جای بخصوص را تماشا کنم.
«نقشهها مروج جسارتاند. مثل نامههای عاشقانه رمزیاند. باعث میشوند هر کاری ممکن به نظر برسد.» مارک جنکینز (Mark Jenkins)
این هم نقشه نیویورک است؛ انگار منهتن تا شده و مقابل شما گسترش یافته.
تحقیقاتی که در Maxbox انجام شده زمانی را نشان میدهد که باید پیاده طی کنید تا به جای بخصوصی که جستجو کردهاید (مثلاً کافه) برسید.
این نقشه نقشهای از منهتن است که آن را با چهرههای متنوع و انتزاعی، محلهها و مکانها نشان میدهد و کنار هر بخش توضیح میدهد آنجا چه چیزی وجود دارد.
منهتن را به صورت مجموعهای از دایرهها و خطها نشان میدهد (محلهها و جادههای اصلی) و خودش را به بخشهای اصلی محدود میکند.
این نقشه بررسی اجمالی پارک های لاین (High Line) منهتن را به همراه عکس و نقشه مینیمال نشان میدهد. عکسها بر نقطههایی تأکید دارند که موقع پیادهروی در پارک ممکن است برایتان جالب یا مفید باشند.
باز هم نقشهای است از پارک های لاین اما این بار چیزهای دیگری هم مشاهده میکنید: تعدادی تصویر، پیشنهادهایی درباره رستورانها و کافههای اطراف، ساختمانهایی با معماری جالب و بخشی برای درک کردن مقیاسها.
استفاده از دادههای همان لحظه
نقشهبرداری با استفاده از اطلاعات همان لحظه که از منابع مختلف (مثل سیستمهای حملونقل، دادههای بهداشتی و رسانههای اجتماعی) لایهی جالبی به دانستههای ما اضافه میکند و بر این تأکید دارد که افراد چه طور از دنیای اطرافشان بهره میبرند.
سیستم حملونقل منهتن توسط Travic نقشهبرداری شده و از دادههای منبع باز استفاده میکند.
نقشهی حرارتی که از مجموعهی دادههای Strava (یک شبکه اجتماعی مربوط به تناسب اندام) در رابطه با فعالیت کاربرانشان در شهر نیویورک ایجاد شده است.
نقشهی حرارتی اسنپچت نشان میدهد آدمها کجا با دوستانشان روی اسنپچت صحبت میکنند، به هم چه میگویند و چه چیزهایی را به اشتراک میگذارند.
وبسایت Hood Maps از کاربران میخواهد بگویند انواع ساکنان (دانشجویان، توریستها و …) کجا هستند و هر محله چه حال و هوایی دارد.
وقتی راههای بیشماری برای نشان داده جهان وجود دارد، آینده نقشهها چه خواهد بود؟
همان طور که فناوری و روشها دائماً در حال تغییرند، نحوهی نقشهبرداری از دنیا نیز تغییر میکند. در طول زمان، نقشههای دیجیتال سادهتر شدهاند. بعضی از اپلیکیشنها از نقشههای سیاه و سفید ساده یا نقشههای تصویری مینیمال استفاده میکنند. حالا که با استفاده از نوک انگشت دستمان به محصولات و خدمات متنوعی دسترسی داریم، میتوانیم تصمیم بگیریم دوست داریم چه طور در محل زندگی و سفرمان به رفتوآمد و کشف بپردازیم.
وقتی دیگر رانندگی نمیکنیم، نقشه چه فایدهای دارد؟ جاستین اوبیرن (Justin O’Beirne) در این باره مقالهای فوقالعاده با عنوان «کارتوگرافی در عصر وسایل نقلیهی خودکار» نوشته است.
هر روز افراد بیشتری در محیطهای شهری متراکم زندگی میکنند. کاربران چه طور در شهرهای متراکمی مثل توکیو و هنگکنگ، که لایهها و سطحهای متعددی دارند، رفتوآمد میکنند؟
با ظهور و بهکارگیری واقعیت افزوده در گوشیهای همراه، چه طور میتوانیم به افراد در زندگی روزمرهشان کمک کنیم؟ در سال 2018، گوگل مپ اعلام کرد میخواهد در جهتیابی پیاده (Walking Navigation) از واقعیت افزوده استفاده کند.
خلاصه
شاهد این بودیم که در طول چند سال گذشته، کارتوگرافی و مفهوم نقشهبرداری به شدت تغییر کردهاند. امروزه آدمها وقتی پیاده راه میروند همیشه دستگاههای پیشرفتهای همراه خود دارند که با آن میتوانند مکان خودشان را در انواع مختلف نقشههای دیجیتال پیچیده پیدا کنند.
با بهکارگیری سبک زندگیای که در آن هر وقت بخواهید کسی دنبال شما میآید و شما را به جایی میرساند، محصولات و غذا را پشت در خانه به شما تحویل میدهند و حتی ماساژتان میدهند، زندگی مدرن به سرعت در حال تحول یافتن است. جامعه در حال تغییر است و ارزش و اهمیت دانستن اینکه در نسخهی تصویری یک مکان فیزیکی (یعنی نقشه) دقیقاً کجا قرار دارید نیز تغییر کرده است. آخرین باری که مثل زمانی که نقشههای جهتیابی یا GPS وجود نداشتند مسیری را بررسی کردید کِی بوده؟ هر چند وقت یک بار برای رسیدن به مکانی از تکتک دستورهای یک اپلیکیشن پیروی میکنید یا در نرمافزارهایی مثل Lyft تقاضا میکنید کسی دنبالتان بیاید و به جایی برساندتان؟ هر چند وقت یک بار به نقشه نگاه و از آن استفاده میکنید؟
با وجود امکانات بیانتها، آیندهی نقشهها بسیار جالب خواهد بود. در آینده، میفهمیم چه طور به بهترین نحو تصاویر سهبعدی را به صورتی زیبا و پیچیده به نمایش بگذاریم و از محدودیتهای نقشهبرداری جهان به صورت دوبعدی عبور خواهیم کرد. بنابراین، دفعهی بعدی که برای یک مکان طراحی میکنید و میخواهید با نقشهبرداری فضای فیزیکی آن را نمایش دهید، ذهنتان را آزاد بگذارید و به این فکر کنید که چه طور یک نقشه طراحی کنید.
«نقشه نه واژهای دارد و نه هیچ کلمهای با معنی مشخص. مثل موسیقی، از طریق خطها، رنگها، شکلها، نشانههای رمزگذاری شده و فضاهای خالی معنی را منتقل میکند. نقشه به سؤالها پاسخ نمیدهد. فقط پیشنهاد میدهد به کجا نگاه کنید: این را کشف کن، آن را دوباره بررسی کن، چیزی را در ارتباط با چیز دیگری در نظر بگیر، جهتیابی کن، از اینجا شروع کن. بعضی وقتها نقشه از یک مکان جغرافیایی صحبت میکند، اما خیلی وقتها هم از سرزمین ناهموار قلب، از چشماندازهای دوردستی که در خاطر داریم، یا از منظرههای جادویی رؤیاها الهام میگیرد.» مایلز هاروی (Miles Harvey)، جزیره نقشههای گم شده: داستان واقعی جنایت کارتوگرافی
این مطلب ترجمهای است از مقاله
The Evolution of Map Design: From Medieval Latin to Google Maps
نوشتهی Daniel Ruston