شاید برای شما هم پیش آمده باشد که در روند طراحی و توسعه یک محصول با درخواستهایی از طرف همکاران یا دیگر گروههای مرتبط مواجه شده باشید که خواستهشان اضافه کردن یک امکان به محصول بوده باشد و شما به عنوان طراح محصول با آن موافقت یا مخالف کرده باشید. این موافقت یا مخالفت به معنی اولویتبندی امکانات مختلف برای توسعه و طراحی از طرف شما است.
در روند طراحی محصولات دیجیتال، این درخواستها از طرف گروههای مختلف داخلی یا خارجی مانند کاربران، مالکان محصول، سرمایهگذاران و دیگران ارائه میشود. برای اینکه بتوانید این درخواستها و نیازها را مدیریت کرده و برای طراحی اولویت بندی و مدیریت کنید، به روشی کارا و بهینه نیاز خواهید داشت.
در این مقاله شش روش مختلف برای این منظور معرفی شدهاند که از جنبههای مختلف به اولیتبندی امکانات محصول میپردازند. برخی از این روشها با استفاده از امتیازدهی، امکانات مد نظر را اولویتبندی میکنند و برخی دیگر به شما کمک میکنند تا متوجه شوید که چرا یکی از امکانات از دیگری مهمتر است. در ادامه توضیح مختصری درباره این روشها ارائه شده است.
۱- مدل کانو (Kano Model): این روش، ترجیحات مشتری را در ۵ دسته مختلف شامل «ابتدایی»، «عملکردی»، «سرگرمکننده»، «بیتفاوت» و «معکوس» دستهبندی میکند. در ادامه با بررسی امکانات مد نظر و ارزیابی آنها بر مبنای این دستهبندی، اولویت هریک از آنها را نشان میدهد.
۲- روش RICE: این روش با استفاده از چهار فاکتور «دسترسی»، «تاثیر»، «اطمینان» و «تلاش» امتیازی را برای هریک از امکانات مد نظر محاسبه میکند و در اولیتبندی آنها به شما کمک خواهد کرد.
۳- ماتریس تلاش-تاثیر: این روش که با عنوان ماتریس ارزش-پیچیدگی نیز شناخته میشود، ابزاری نسبتا ساده برای اولویتبندی است. بر مبنای این ماتریس دو وجهی، امکانات مختلف بر مبنای میزان تلاش مورد نیاز برای توسعه یک عملکرد و تاثیر آن در چهار دسته مختلف طبقهبندی میشوند.
۴- روش MoSCOW: این روش که بیشتر در توسعه نرمافزار کاربرد دارد، نیازها را در چهار دسته «حتما باید باشد»، «باید باشد»، «میتواند باشد» و «نیازی نیست باشد» طبقهبندی میکند. این روش، روشی مناسب برای اولویتبندی نیازهای حساس به زمان در چارچوب زمانی ثابت است تا اطمینان حاصل شود که مهمترین قسمتها زودتر توسعه داده میشوند.
۵- اولویتبندی WSJF: این روش که نام آن مخفف عبارت «Weighted Shortest Job First» است، معادلهای متشکل از چهار مولفه برای رتبهبندی امکانات است. این مولفهها شامل «ارزش کاربر-بیزینس»، «بحران زمانی»، «کاهش ریسک و یا ایجاد شانس» و «حجم کار» است. با محاسبه این فاکتور برای نیازهای مختلف، میتوان آنها را اولویتبندی کرد.
۶- ماتریس آیزنهاور: این ماتریس نیز به شکلی است که با طبقهبندی امکانات و نیازها در چهار دسته مختلف شامل «انجام دادن»، «زمانبندی»، «حواله کردن» و «حذف کردن» مهمترین امکانات برای طراحی و توسعه را مشخص میکند.
برای آشنایی دقیقتر با این روشها و به کار بردن آنها میتوانید مقاله ای را در اینجا مطالعه کنید.
(زمان حدودی مطالعه: ۱۵ دقیقه)