شاید برای شما پیش آمده باشد، با ذوق و شوقی وصف ناشدنی طرحی را پس از چند هفته کار آماده میکنید. از نظر شما تمامی زوایای این طرح فوقالعاده است و وقتی به آن نگاه میکنید با خود میگویید «این یکی از بهترین کارهایی است که میتوانستم انجام بدهم».
طرح را برای کارفرما ارسال میکنید، پس از چند دقیقه صبر کردن با شوقی که داشتید، پیامی از سمت کارفرما دریافت میکنید مبنی بر اینکه این طرح اصلا چیزی نیست که آنها میخواستند و دقیقا مواردی را برای شما شرح میدهند. عموما این موارد شامل تمامی اتفاقات بدی است که میتواند برای طرح شما رخ دهد و شما همیشه این آرزو را داشتید که چگونه میتوانید یک روز، «دید دیزاینی» خود را به مخاطبتان منتقل کنید تا او هم همانطور که شما ظرافتهای طرحتان را میبینید، آنها را ببیند.
«مورگان پنگ» در مقالهای که اخیرا در UX Collective منتشر کرده، گروههای رفتاری مخاطبان دیزاین شما در محیط کار را مورد بررسی و مطالعه قرار داده است.
مورگان در این مقاله گروههای رفتاری را به آدمهای مختلف تشبیه کردهاست. «جان»، «پاول» و «آدری» هرکدام رفتاری مخصوص به خود در محیط کار بروز میدهند.
جان، همیشه ادعا میکند که همه نیازهای مشتری را به خوبی میداند و شاید لازم است لوگو کمی بزرگتر شود. یا نظراتی از قبیل «این طرح رو خوشگلتر کن».
در مقابل جان استراتژی میچیند و با این استراتژیها از طرحش دفاع میکند.
مثلا یکی از این استراتژیها، رفتاریست معروف به «رفتار خرچنگی»، در این سیستم رفتاری شما، مخاطب دیزاین را همراه با خود و به صورت تجربی با مشکلاتی که طرح مورد نظر او دارد، همراه میکنید و به او اجازه میدهید تا خودش سختی کار با طرحی مدنظرش بود را تجربه کند. در این صورت او متوجه اشتباه خود میشود و با شما همراهی بیشتری میکند …
برای دانستن درباره شخصیتهای مختلف تجربیات مورگان، خوندن این مقاله را از دست ندهید.