«افراد، کارهای ناتمام یا متوقف شده را بهتر از کارهای تکمیل شده به خاطر میآورند.»
همین الان به ذهن خود رجوع کنید. چه مشغلههایی دارید؟ اگر بین آنها یک مقایسهای انجام دهید حتما به نقطه مشترک آنها میرسید که با اولویت بالا، چیزهایی ذهن شما را مشغول کردهاند که هنوز به اتمام نرسیدهاند.
بلوما والفوونا زیگارنیک (۱۹۸۸ – ۱۹۰۱) روانشناس و روانپزشک اهل روسیه، مطالعهی این پدیده را زمانی شروع کرد که استاد او متوجه این موضوع شد که پیشخدمت رستوران، سفارشات هنوز پرداختنشده را بهتر به ذهن خود میسپارد. اما وقتی که سفارش به اتمام برسد و پرداخت صورت گیرد، دیگر جزئیات زیادی را از آن سفارشها به یاد نمیآورد!
این اتفاق را میتوان با نگاهی به تئوری میدانی لوین توضیح داد: یک کار (وظیفه) زمانی که شروع شده است با خود یک تنش یا فشار مخصوص به خود را نیز آغاز میکند که باعث بهبود دسترسی شناختی ما به هرگونه اطلاعات مرتبط میشود.
این استرس ایجاد شده با اتمام موفقیتآمیز کار، تسکین مییابد. در صورت ایجاد هرگونه خللی در کار، هیچ کاهش استرس یا فشاری رخ نمیدهد. با ادامهی این تنش، اطلاعات مربوطه در دسترسی بیشتر قرار گرفته و راحتتر به یاد آورده میشوند.
در بیان دیگر؛ اگر شما یک کار را برای رسیدن به هدفی شروع کنید و نتوانید به آن هدف برسید، افکار مربوط به آن به صورت مداوم در ذهن شما ظاهر میشوند. حتی زمانی که مشغول به انجام کارهای دیگری هستید؛ تا به شما یادآوری کند که برای رسیدن به آن هدف به مسیر خود برگردید.
حال که با شوق فراوان انسان به پایان دادن کارهای نیمهتمام آشنا شدید، شما را با دو مقاله در اینجا و اینجا آشنا میکنم تا طوری دیزاین کنیم که این ویژگی کاربر، تحریک شده و کارها را با موفقیت و حال خوب به اتمام برساند.
پ.ن: تجربهی شما در مورد این اصل تجربهی کابری، بسیار مفید خواهد بود، خوشحال میشویم که آن را با ما در قسمت نظرات به اشتراک بگذارید.
(زمان حدودی مطالعهی مقالهی اول: ۳ دقیقه و مقالهی دوم: ۲ دقیقه)