واقعیت این است زمانی که کاربری وارد وبسایتی میشود، به جای آنکه شروع به خواندن محتوایی کند، یک نگاه سریع و کلی به آن صفحه میاندازد. حتی اگر بداند که به دنبال چه چیزی است این نگاه کلی با سرعت بیشتری انجام میگیرد، اما اگر بدون هدف خاصی به وبسایت سر زده باشد، تا زمانی که کلمهای توجه او را جلب کند تمام صفحه را اسکن خواهد کرد . به این نوع کلمات «واژههای تحریککننده» میگویند.
متاسفانه تمامی محتوایی که در وبسایت به کار گرفته میشود، توجه کاربر را جلب نمیکند زیرا کاربر میداند با چه هدفی وارد وبسایت شده است. صرف نظر از اینکه رفتار او را تنبلی یا هرچیز دیگری مینامید، باید بگوییم این کار بر اساس رفتار همه ما در اینترنت است، نه فرد خاصی! به همین دلیل، ما باید صفحاتی دیزاین کنیم تا به راحتی قابل اسکنشدن باشند.
به این منظور به تلاش زیادی احتیاج نداریم، کافی است بر اساس عادات کاربر دیزاین کنیم، برای مثال می توانیم لوگو را در بالای صفحه سمت راست یا چپ، باکس جستوجو و در ادامه صفحات بخشبندی قسمتهای مختلف با استفاده از عناوین را قرار دهیم. اما تمام خلاقیت ما از دیزاین بر اساس کاربر این است؟ قطعا نه!
میتوانیم در پروژههای کوچک از خلاقیتهای متفاوتی استفاده کنیم اما توجه داشته باشید که این سورپرایز، تاثیر منفی بر کاربرانتان نداشته باشد.
چیزی به نام “کاربران این دیزاین را دوست دارند” وجود ندارد، تست کاربرپذیری انجام دهید. این یک واقعیت است که ما عاشق دیزاینهایمان میشویم اما هیچ تضمینی وجود ندارد که کاربران هم آن را دوست داشته باشند
کاربران باید بدانند که وبسایت شما به چه منظور ایجاد شده است یا هدف از مراجعه به وبسایت شما چیست! این بدان معنی نیست که هر محتوایی که در سایت به کار گرفته میشود باید در رابطه با کار و موضوع وبسایت شما باشد اما به طور کلی باید مشخص باشد که هدف شما از این وبسایت چیست!
به طور کلی در هنگام دیزاین و تولید محتوا مخاطب را کسانی قرار دهید که هیچ ایدهای در رابطه با وبسایت شما ندارد.
در مورد همهی صفحات وبسایت وسواس به خرج دهید نه فقط صفحه اصلی. اگر چه تا به این لحظه در مورد شروع خوب در مواجهه با کاربر صحبت کردیم اما تعداد ورودیهای موتورهای جستوجو و … از دیگر صفحات وبسایت نیز زیاد است بنابراین نیاز است در دیزاین دیگر صفحات نیز وسواس و خلاقیت به خرج دهید.