تصور کنید که وارد اتاقی پر از وسایل مختلف شدهاید، قفسهها، جعبهها، انبوهی از کتابها و لباسها در همه جای اتاق دیده میشود و میزکار کاملا بههم ریخته است! آیا میتوانید در چنین شرایطی بهراحتی تمرکز کنید؟ یا لوازمی که به آن نیاز دارید را در این اتاق شلوغ پیدا کنید؟ این درست همان حسی است که کاربران هنگام باز کردن یک سایت یا اپلیکیشنی که فضای منفی کافی برای آن در نظر نگرفته شده است پیدا میکنند.
فضای منفی – یا فضای سفید، منطقهای خالی در طرح است که ممکن است در اطراف یک شی (object) و یا درون آن وجود داشته باشد. این فضا نهتنها حدود اشیا را تعریف میکند، بلکه بر اساس اصول گشتالت پیوندهای لازم را بین آنها را نیز ایجاد میکند. فضای سفید تأثیر زیادی در تجربه مثبت کاربر دارد و در طراحی رابط کاربری برای وبسایت ها و برنامههای تلفن همراه ، عاملی مهم برای بالا بردن کاربردپذیری و هدایت کاربر است.
ممکناست برخی از طراحان و کارفرمایان این تصور را داشته باشند که قرار دادن عناصر و ویژگیهای زیاد در یک صفحه باعث میشود کاربران به سرعت چیزی را که به دنبال آن هستند را بیابند اما این تصور درست نیست زیرا کاربرها در یک زمان به همه چیز نیاز پیدا نمیکنند، از طرفی قرار دادن عناصر زیاد در یک صفحه بدون در نظر گرفتن فضای منفی کافی سطح حواسپرتی را نیز افزایش میدهد.
سکوت، خالیبودن و بیرنگی بنیان محکم کنتراست هستند. همانطور که سکوت به ما اجازه می دهد تا ارزش صدا را بدانیم. فضاهای منفی اهمیت عناصر موجود در صفحه را بالا میبرد، همانطور که بیرنگی باعث میشود تا رنگها روشنتر و عمیقتر به نمایش دربیایند.
فضاهای منفی یا سفید در طراحی اهمیت زیادی دارد، همانطور که هوا برای زندهبودن ما حیاتی است و این مقاله به شما کمک میکند تا درباره آنها بیشتر بدانید.