اگر اهل بازیهای ویدئویی باشید، حتما با منوی درجه سختی بازیها آشنائید. همان درجهای که به شما آگاهی میدهد که اگر گزینهی سخت را انتخاب کنید، نیازمند این هستید که مقدار بیشتری هوشیارانه عمل کنید و منتظر سورپرایزهای بازی باشید و حتی این امکان وجود دارد که اگر خوب بازی نکنید بارها بازنده شوید.
حال در دنیای واقعی و همینطور دیزاین محصولات، با انواع مسائل و شرایط دست و پنچه نرم میکنیم که خوب است بدانیم با چه گزینههایی از درجه سختی آنها مواجهیم تا خودمان را برای آن آماده کنیم. در ادامه چارچوبی را معرفی میکنم که در این ضمینه بسیار مفید است.
ایده اصلی «چارچوب کانوین» این است که انواع موقعیتها و یا مشکلات مختلف، به انواع مختلفی از پاسخها یا واکنشها، نیازمند هستند. پس شما لازم است مشخص کنید که با چه شرایطی روبرو هستید تا با کمک این چارچوب (فریمورک Cynefin) یک پاسخ مناسب انتخاب کنید.
فریمورک Cynefin چیست؟
این چارچوب پنج دامنه را برای دستهبندی مشکلات یا موقعیتها مشخص میکند:
واضح، پیچیده، بغرنج، آشفته و هرجومرج.
هر دامنه را با جزئیات بررسی میکنیم.
واضح:
با عنوانهای روشن، ساده و آشکار نیز شناخته میشوند. این جایی است که مشکلات، آشنا و به وضوح تعریف میشوند. روابط علت و معلولی مشخص و شرایط پایدار است. بسیاری از شرایط و مشکلات فرآیندگرا در این دامنه قرار میگیرند. این یک دامنه از “شناختههای معلوم” است. راهحلها معمولاً در این شرایط روشن هستند و نیاز به تخصص زیادی ندارند. رویکرد پیشنهادی اینست: “حس کنید – طبقه بندی کنید – پاسخ دهید”: واقعیتها را تعیین کنید (“حس کردن”)، طبقه بندی کنید، سپس با پیروی از قانون یا استفاده از بهترین روشها، پاسخ دهید.
پیچیده:
در این دامنه، ممکن است چندین پاسخ درست وجود داشته باشد اما بلافاصله قابل مشاهده نیستند. این یک دامنه از “ناشناختههای معلوم” است – زمانی که سؤالات واضح هستند اما پاسخ دادن به آنها زمان طولانیای میبرد. به همین دلیل بهترین رویکرد اینست که “حس کنید – تجزیه و تحلیل کنید – پاسخ دهید: واقعیتها را ارزیابی کنید، تجزیه و تحلیل کنید و روش عملی مناسب را اعمال نمایید.
بغرنج:
ایندامنهی “ناشناختههای نامعلوم” است. با تجزیهوتحلیل نمیتوان وضعیت را درک کرد. زیرا ما هنوز اطلاعات کافی در مورد آن نداریم. در وهله اول مشخص نیست که به چه مواردی باید پاسخ داده شود. بنابراین روش کار این است که ابتدا آزمایش کنید، در مورد مسئله اطلاعات کسب کنید. سپس آنچه را که با آن سر و کار دارید را حس کنید و به طور مناسب پاسخ دهید. هدف باید درک کافی باشد، تا مشکل یا وضعیت به دامنهی پیچیده منتقل شود که در آن مقابله با آن آسانتر است.
آشفته:
وقتی اوضاع تحت کنترل نباشد، اوضاع در دامنهی آشفته قرار میگیرد. این زمانی است که روابط علت و معلولی مشخص نیست. در اینجا لازم است ابتدا برای ایجاد ثبات و مهار اوضاع اقدام کنیم. پس از آن وضعیت را ارزیابی کرده و روی ایجاد نظم کافی برای انتقال آن به دامنه بغرنج کار کنید. “عمل کنید – حس کنید – پاسخ دهید” دامنه آشفته همچنین فرصتی را برای امتحان راهحلهای جدید فراهم میکند. زیرا ممکن است در این زمینه آدمها نسبت به آن بازتر باشند.
هرجومرج:
اگر نمیدانید در کجا ایستادهاید، در دامنه هرجومرج هستید. هدف باید شناسایی سریع دامنه مناسب و حرکت رو به جلو از آن وضعیت باشد. تجزیه مشکل یا وضعیت به چندین قسمت و اختصاص هر یک از آنها به یک دامنه خاص، میتواند مفید باشد.
چطور تشخیص دهیم که در کدام یک از دامنههای بالا قرار داریم؟
بهتر است بیشتر با هر دامنه آشنا شوید تا یاد بگیرید که ویژگیهای یک مسئله / موقعیت در یک دامنه خاص چگونه است. منابعی که در زیر معرفی میشود، مکان خوبی برای شروع است.
و همچنین در اینجا مجموعهای از سؤالات وجود دارد که میتواند به شما در جهت هدایت به دامنهی مناسب نیز کمک کند:
- آیا میدانید چه عواملی باعث ایجاد وضعیت شده است؟
- آیا اوضاع تحت کنترل است؟
- چقدر از موضوع اطلاع دارید؟
- آیا حل آن نیاز به دانش تخصصی دارد؟
میتوانید به مقالههای زیر مراجعه کنید و همچنین گرافیک این این فریمورک را مشاهده کنید تا باعث یادگیری بهتر شود. امیدوارم که در شناخت مسائل زندگی و پاسخهایتان به آنها، راهگشا باشد.
برای مشاهده مطالب بیشتر میتوانید از وبلاگ آکادمی دیزاین دیدن کنید.