داستانگویی نقش مهمی در طراحی تجربه کاربر و روند تفکر طراحی ایفا میکند. داستانگویی باعث میشود افرادی که طراحی برای آنها صورت میگیرد با روایتی قانعکننده روبرو شوند و ما به عنوان دیزاینر میتوانیم شناختی عمیق و احساسی درباره علایق و نیازهای آنها داشته باشیم. داستانها میتوانند یک موضوع مشترک در پروژه شکل دهند که اعضای تیم میتوانند بر روی آن تمرکز کرده و به نوعی منبع الهام آنها باشد. داستانها روشی خوب برای تزریق همدلی به پروژه طراحی بوده و در تفکر طراحی بسیار مفید و کاربردی هستند. ما در اینجا قصد داریم به بررسی ویژگیهای یک داستانگویی خوب بپردازیم و روشهای مختلف دیزاین که با استفاده از آنها میتوان داستانگویی را وارد پروژه و روند طراحی کرد، معرفی کنیم.
تیم براون مدیرعامل موسسه IDEO نحوه استفاده از داستان و پیادهسازی روند داستان گویی در تفکر طراحی را اینگونه بیان میکند: «نکته بسیار مهم در این باره این است که داستانگویی باید در اولین مراحل شکلگیری یک پروژه آغاز شود و با هر جنبه از خلاقیت در روند طراحی در هم تنیده باشد. برای این منظور تیمهای طراحی نویسندگانی را وارد تیم خود میکنند تا از ابتدا به این داستانگویی کمک کنند.»
برای شناخت بهتر قدرت داستانها و فهمیدن دلیل این که چرا داستانها چیزهای زیادی درباره کسانی که مورد مطالعه قرار میدهیم به ما میآموزند، میتوانیم به سراغ ارسطو معلم باستانی داستانسرایی برویم. ۷ مشخصه داستانگویی خوب از نگاه ارسطو به ما کمک میکند با پرسیدن سوالات مناسب با افرادی که برایشان طراحی میکنیم، همدلی کنیم. پرسیدن سوالات مناسب به ما کمک میکند مخاطب خود را شناخته و بیشترین درک را از نیازها، انگیزهها و مشکلات او داشته باشیم. این ۷ مشخصه شامل موارد زیر است:
۱- طرح: طرح داستان به ما میگوید که فرد چگونه در آینده تغییر میکند و معمولا در مورد چیره شدن بر موانع و چالشها است. در پروژه تفکر طراحی، طرح داستان درباره مشکلات افراد و چگونگی تلاش آنها برای بهبود جوانب مختلف زندگیشان، برای ما سخن میگوید.
۲- کاراکتر: داستانگویی در تفکر طراحی به وضوح در مورد ایجاد حس همدلی با افرادی است که برای آنها طراحی میکنیم. هنگامی که درباره کاربران خود داستان میگوییم، باید بیشنی عمیق نسبت به نیازها، انگیزهها و احساسات آنها داشته باشیم.
۳- تم: تم داستان به ما میگوید که مانع فراگیر که باید از آن عبور کرد و یا هدف نهایی که باید به آن رسید چیست. با استفاده از تم بر روی مساله خود متمرکز بمانید و تیم خود را در مسیر درست پیش ببرید.
۴- دیالوگ: توجه به نحوه گفتگو با افراد و صحبتهای آنها بسیار مهم است. گاهی افراد بیشتر از آنچه میگویند، با حرفهایی که نمیگویند میتوانند به ما در شناخت خود کمک کنند.
۵- ملودی: برای موثر بودن داستان شما باید ملودی دلنشینی داشته باشد که با احساسات و اعتقادات شما همراه شود. قدرت داستانگویی گاهی وابسته به توانایی بر هم زدن احساسات و تشویق ما برای یافتن راه حل است. هنگام طراحی یک راه حل با همدلی، داستانی که برای کاربران خود تعریف میکنید نیز به موفقیت آن کمک میکند.
۶- دکور: شامل فضای فیزیکی است که داستانگویی در آن جریان دارد. اهمیت دکور از آن جهت است که گاهی تعامل کاربر با محیط میتواند اطلاعاتی در مورد او به ما بدهد. در روند تفکر طراحی، باید به موانع و فرصتهای موجود در فضای کاربر خود اهمیت دهید.
۷- منظره: فضا یا چیزی است که شنونده داستان شما به خاطر میسپارد و باعث ایجاد ایدهها و گفتگوها میشود. اگر داستان تفکر طراحی شما منظره خوبی داشته باشد، ابزاری قوی برای پیشبرد پروژه شما خواهد بود.
۷ مشخصه داستانگویی خوب ارسطو به ما نشان میدهد که چگونه یک داستان خوب میتواند به ما کمک کند تا درکی همدلانه از کاربران داشته باشیم و همچنین تیم طراحی را در یافتن راه حل به سمت جلو پیش ببرد.
این نوشته برداشتی بود از مقاله زیر که میتوانید برای مطالعه دقیقتر به آن مراجعه کنید: