در دنیای دیزاین راز ماندگاری و تثبیت یک برند در ذهن مخاطبانش، همخوانی و تناسب اجزا با یکدیگر است. به عبارت دیگر دیزاین به یک سیستم رمزگذاری شده میماند که برند میتواند باورها و احساسی که میخواهد به مخاطب القا کند را در آن پوشش دهد.
با توجه به نظریه گشتالت میتوان گفت که مردم به طرحها به صورت یک کل نگاه میکنند و در جستجوی معانی در آن هستند. از همین رو اگر برندی میخواهد داستان خودش را بازگو کند باید رنگ، شکل، فونت و دیگر اجزای آن در راستای انتقال آن مفهوم و داستان طراحی شوند.
در این میان دربارهی رنگها بسیار شنیدهایم و کم و بیش با روانشناسی رنگها آشنا هستیم. اما از روانشناسی فونتها کمتر میدانیم و شاید تصور نکنیم که فونتها نیز مانند رنگها، احساسهای متفاوتی را به مخاطب القا میکنند. برای مثال فونت Serif یک فونت سنتی بوده و حس اعتماد و ارزشمندی را به همراه دارد، درحالی که فونت Script یک فونت مدرن و خلاقانه محسوب میشود.
بنابراین همانطور که تصمیم میگیریم با توجه به پیام و ایدهی کسب و کارمان و گروه مخاطبینی که داریم رنگ مناسب برای برند خود را انتخاب کنیم، باید در گزینش فونت نیز دقت عمل به خرج دهیم. چرا که ما انسانها عکسالعملهای متفاوتی نسبت به فونتها داریم.
همچنین باید توجه کنیم که ظاهر کلمه به اندازهی خود کلمه اهمیت دارد و اگر لوگو اولین نقطه تماس برند ما با مخاطب است، نباید فرصت برقراری ارتباط را از دست بدهیم.
در مقالهای که برای شما آماده کردیم، آقای Stephen Peate درباره روانشناسی فونتها صحبت کرده و در مقالهاش فونتهای مختلفی را بررسی میکند و با توجه به هر کدام نمونههایی از برندهای معروف را مثال میآورد. اگر به داستان فونتها و لوگوتایپها علاقهمندید مطالعهی مقالهی زیر را از دست ندهید.
فونتهای فارسی مانند ایران یکان، ایران سنس یا فونتهای دیگر چه احساسی را به شما منتقل میکند؟
فکر میکنید هر کدام برای چه کسب و کارهایی مناسب هستند؟