طراحی روانشناسانه ترکیبی از قوائد طراحی، واکنشها و رفتارهای انسانها است. شما برای انسانها طراحی میکنید، پس چرا از شناخت بیشتر نسبت به آنها بهره نبرید؟!
آخرین باری که خمیازه کشیدهاید و شخصی در کنار شما بوده را به خاطر دارید؟ احتمالا او هم همزمان یا نهایتا کمی بعد از شما خمیازه کشیده است. آخرین باری که شخصی موضوعی را برای شما توضیح داده و شما به نشانه تایید سر تکان دادهاید را چطور؟ احتمالا میخواستید میزان توجه و حتی همدلی و تایید حرف طرف مقابل را در سریع ترین زمان به او نشان دهید بدون آنکه صحبتش را قطع کرده باشید.
تا به حال شده (فارغ از عملکرد) فقط زیبایی یک سرویس شما را مجذوب و مجاب به استفاده کند؟
تا به حال شده متوجه شوید دکتری با تجویز داروی بدون ارزش دارویی مشکل شما را حل کرده است؟
شده ماشین نو بخرید و بعد با خودتان فکر کنید “حالا که من خریدمش چقدر آدمای زیادی این مدل ماشین رو خریدن”؟
چند بار پیش آمده اول و آخر یک سریال و یا یک متن را به خاطر بیاورید و تمام چیزی که بین این دو بوده را به فراموشی سپرده باشید؟
برای شما پیش نیامده که هرچه فاکتورهای بیشتری را برای یک تصمیم در نظر میگیرید، تصمیمگیری سختتر شود؟ …
احتمالا در حین این سوالات گاها خندیده باشید و به خودتان گفتید “این که دقیقا منم!”. بله اکثر ما خیلی از این اتفاقات را تجربه کردهایم. چرا؟ به این خاطر که اینها همه جزیی از روانشناسی ما انسانهاست.
اما نکته مهم اینجاست که این موارد چه کمکی به ما میکنند که محصولی با تجربه کاربری بهتر را به دست کاربرانمان برسانیم؟
در پاسخ باید شما رو دعوت به مطالعه این مقاله جذاب کنم.
برای مشاهده مطالب بیشتر میتوانید از وبلاگ آکادمی دیزاین دیدن کنید.