اگر موفقترین دیزاینهای تعاملی سالهای اخیر را بررسی کنید، بهترین دیزاینها، آنهایی هستند که از نظر عملکرد کارایی بالاتری نسبت به سایر دیزاینها دارند. شکی نیست که موفقیت یک محصول در درجه اول وابسته به نحوه عملکرد آن میباشد. با این وجود عواملی همچون زیبایی و جزئیات بصری نیز به همان اندازه مهماند، بویژه اگر از این عناصر به نحوی استفاده گردد که بتوانند عملکرد محصول را بهبود بخشند. عناصر بصری مختلف همچون سایهها و جلوههای محو، میتوانند بر روی عملکرد محصول اثر مستقیم داشته باشند به طوری که استفاده صحیح از آنها میتواند منجر به بهبود عملکرد یک طرح گردد.
دلیل استفاده طراحان رابطکاربری گرافیکی GUI از عناصر بصری چون سایه، کمک به کاربران در درک نحوه استفاده از یک رابطکاربری است. تصاویر و عناصر دارای سایه که در یک صفحه وجود دارند میتوانند این احساس را به کاربران انتقال دهند که از توانایی تعامل فیزیکی با این عناصر برخوردارند. حتی اگر نشانههای تصویری از برنامهای به برنامه دیگر متفاوت باشد، کاربران در مواجهه با این عناصر معمولاً بطور پیشفرض به یکی از دو صورت زیر رفتار میکنند:
در عناصری که برجسته مینمایند، از دید کاربران اینگونه به نظر میرسد که میتوانند آنها را به پایین فشار دهند (با ماوس کلیک کنند و یا با انگشت به آنها ضربه بزنند). از این تصور کاربران اغلب برای طراحی دکمهها استفاده میشود.
همچنین از عناصری که به نظر میرسد در پس زمینه صفحه فرو رفتهاند نیز اغلب اوقات به عنوان یک نشان تصویری برای فیلدهای متنی که قابلیت پرشدن توسط کاربر را دارند استفاده میشود.
در مقاله امروز نویسنده به طور مفصل به توضیح این موضوع پرداختهاست که چگونه میتوان از عناصر بصری مختلف، مانند سایهها و جلوههای محو، در جهت بهبود عناصر عملکردی یک طرح استفاده نمود.